این روزها حاااله سرزمینمان هیچ خوب نیست...
هر ساعت و هر دقیقه که میگذرد، عده ایی به نابودی نزدیک و نزدیکتر میشوند...
بازمانده های کاخ آرزویشان درهم میشکند ... و فرو می افتند در قعر چاه درماندگی..
عده ایی نان در خون خود فرو میبرند چرا که عده ایی نان در خون و گوشت دیگران برده و بیرون هم نمی آورند!.
انگار " توحش" دوباره از اعماق وجودمان بیرون جسته...
آری.. "توحش"... همانکه در جنگل قانونه بقاست و در شهر ... نقطه ایی مقابله تمدن..
همان تمدنه نداشته که سالهاست پشتش پنهان بودیم..
امروز به کودکانمان چه می آموزیم؟؟
که " بخور تا خورده نشوی"؟؟
ما که نسل جنگ و ایثار و شهادت بودیم، اینگونه نقاب از صورتمان افتاد... واای به فردای نسل امروز.
امروز آنانکه به خوردن " سوسمار " ریشخندشان میکردیم..5ستاره های تمدنمان را به زیر دلارها و دینار هایشان پایین کشیده اند.
و ما ...
همچنان مشغوله خوردن همیم.
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2